کلاس پنجم...
ܢܚߊܝࡅ࡙ࡅ߭ߊ
1403/01/12 19:30
کلاس پنجم که بودم، بعد از سیزده بدر با خوشحالی اومدم خونه و شروع کردم به تمیز کردن اتاقم و انجام کارها،
روز بعدش معلممون درس نداد و فقط راجب به اینکه تعطیلات رو چه جوری گذروندیم و اینا حرف زدیم،
روز بعدش تو گروه پیام دادن که مدرسه ها حضوری شده و باید حضوری بریم، با خوشحالی و ذوق رفتم دفتر و کتاب هام رو گذاشتم توی کیفم و حتی از چیدنشون فیلم گرفتم،
ولی مامان و بابام بخاطر اینکه هنوز از کرونا میترسیدن و چیزهایی که مامان دوستام گفته بودن، نذاشتن برم مدرسه
چند روز بعدش بلاخره راضی شدن و رفتم مدرسه، هیچوقت اون ذوق و شوقی که اون روز داشتم رو یادم نمیره:))
دوسال از اونموقع میگذره و دیگه اون ذوق قبلا رو ندارم، کاش میشد برگردم به اونموقع:)))))